دلایل نارضایتی مهندسهای نرمافزار از مدیران خود
حتماً شما هم افرادی را دیدهاید که خاطره خوشی از یکی از مدیرهای قدیمی خود دارند. این افراد از مدیری که مدتها پیش با وی کار کردهاند کاملاً راضی هستند و خاطرههای خوشی بهیاد میآورند. با این حال در بین تمامی سالهایی که کار کردهاند فقط از یک یا دو مدیر راضی بودهاند و از دیگر مدیرها آنچنان که بایدوشاید رضایت ندارند.
چنین افرادی به دلایل مختلف از مدیرانشان ناراضی هستند. بعضیها از نکتهسنجی بیشازحد مدیر گله دارند. بعضی دیگر نیز مدعی هستند که مدیرشان تمامی درخواستهای آنها را نادیده میگیرد. آنها ادعا میکنند که مدیر همیشه اعضای گروه را مقصر میداند و اجازه رشد به همکاران نمیدهد.
تفاوت میان مهارتهای مدیر و کارمندان
کارمندان شایستگی مدیری را قبول دارند که توانمندی این مدیر از آنها کمتر نباشد. با این حال مدیرهای زیادی را سراغ داریم که چنین شایستگیای ندارند. این شرایط در حرفه مهندسی نرمافزار اهمیت بیشتری پیدا میکند. مهندسی نرمافزار شغلی پیچیده است که اطلاعات زیادی نیاز دارد. مهندسهای نرمافزار از یک طرف با حل مشکلات مختلف سروکار دارند و از طرف دیگر دائم باید اطلاعات جدید فرا بگیرند. به این وظیفهها باید برآورد زمان تحویل پروژه، آموزش دانش به کارمندان تازهوارد، حل مشکلات و کارهای دیگری از این دست را هم اضافه کنید. به همین دلیل بعضی از مهندسهای نرمافزار انتظار دارند مدیر آنها تمامی این مهارتها را داشته باشد.
تغییر سِمت مهندسهای نرمافزار به مدیر
حتماً شما هم در محلکار مهندسهای نرمافزاری را دیدهاید که به سِمتهای مدیریتی ارتقاء پیدا میکنند. این مهندسها بهرغم اینکه تجربه مدیریتی ندارند، بر این باور هستند که میتوانند تاثیر چشمگیری بر اطرافیان بگذارند. در این شرایط، سایر مهندسهای نرمافزار حرف مدیرهای تازهبهدورانرسیده را قبول ندارند. چنین مهندسهایی مدعی هستند که آنها هم اگر مدیر شوند، توانمندیهای چشمگیری از خود نشان میدهند. ناگفته پیداست که وظیفههای مهندس نرمافزار با مدیر تفاوتهای زیادی دارد. بسیاری از کارمندان مدعی هستند که کارهای مدیرِ خود را در عرض ۳ ساعت انجام میدهند و میتوانند بقیه زمانِ کاری خود را به برنامهنویسی مشغول شوند. چنین مدیری از یک طرف باید مدیران ارشد را راضی نگه دارد و از طرف دیگر پاسخگوی همکاران زیرمجموعه خود باشد.
مدیر همیشه بهدنبال این است که تمامی اعضای گروه را راضی نگه دارد، در حالی که اعضای گروه رضایت کامل از عملکرد وی ندارند. بهتر است بهجای تغییر سِمت مهندسهای نرمافزار به شغلهای مدیریتی، از افرادی در این سِمتها کمک گرفته شود که تجربه بیشتری در حوزه مدیریت دارند. از طرف دیگر انصافاً باید گفت مهندسهای نرمافزاری که ادعای مدیریت دارند، لذت شیرین حل مشکلات فنی را از دست میدهند. به همین دلیل بسیاری از مهندسهای نرمافزار پس از تجربه مدیریت، این سِمت را ترک میگویند و به پُستهای قبلی خود باز میگردند. در مهندسی نرمافزار مهارت و توانمندی حرف اول را میزند؛ در نتیجه موقعیتهای بیشتری برای رشد پیش روی افراد توانمند قرار میگیرد. این وضعیت در سِمتهای مدیریتی فرق میکند. در این سِمتها در کنار مهارت و تجربه، سیاستهای کاری نیز برای ارتقاء به سمتهای ارشد مدیریتی لازم است.
وفاداری به اعضای گروه
این پرسش پیش روی تمامی مدیران قرار دارد که آیا آنها باید کاری که مدیران بالادست میگویند انجام دهند یا اینکه کاری انجام دهند که بهصلاح اعضای گروه باشد؟ جواب این پرسش مشخص است؛ مدیران، کاری که به آنها گفته میشود را انجام میدهند. در غیر این صورت دیری نخواهد پایید که از شغلشان برکنار شوند. در بسیاری از شرایط، کاری که از مدیرها خواسته میشود رضایت اعضای گروه را بهدنبال ندارد. این شرایط در صنعت نرمافزار نیز مشاهده میشود. به همین دلیل مهندسهای نرمافزار زیادی را سراغ داریم که همیشه از رفتار مدیران خود ناراضی هستند.
آیا مدیران باید پشتیبان اعضای گروه باشند؟
انتظار میرود که مدیران پشتیبان اعضای گروه باشند. مدیر پروژه باید صحبتهای مهندسهای نرمافزار را با دقت گوش کند و از نیاز آنها باخبر شود. در چنین گفتوگوهایی گله و شکایتهای زیادی مطرح میشود. به همین دلیل مدیر باید شنونده خوبی باشد و تا جایی که میتواند با همکاران همدردی کند.
مدیر خوب مانند کیمیا، کمیاب است
با توضیحاتی که مطرح کردیم حتماً متوجه شدهاید که توقعهای زیادی از مدیر وجود دارد. یک مدیر خوب باید گوش شنوا داشته باشد، با همکاران همدردی کند و در برابر مشکلات سر خم نیاورد. از طرف دیگر حواسش به حاشیههای محل کار باشد و با سیاست به این حواشی پایان دهد. به فهرست توانمندیهای مدیر میتوان چیزهای دیگری مانند روحیهبخشی به کارمندان، تجربه مهندسی نرمافزار و مهارتهایی از این دست را هم اضافه کرد.
ناگفته پیداست کمتر مدیری پیدا میشود که تمامی این شرایط را داشته باشد. برای نمونه بعضی از مدیرها به اندازه کافی اطلاعات فنی ندارند. مدیران دیگری را هم سراغ داریم که بهخوبی به صحبت همکاران گوش فرا نمیدهند. انصافاً باید گفت توانمندبودن در تمامی این زمینهها کار دشواری است. به همین دلیل است که مدیر خوب مانند کیمیا کمیاب است. باید به این نکته نیز اشاره کنیم که بعضیها شایستگیهای کمتری را برای مدیریت لازم میدانند. برای نمونه مدعی هستند که درک مدیر از اعضای گروه برای مدیریت کفایت میکند. اینگونه باورها روی کاغذ جالب بهنظر میرسد، اما مدیر باید در عمل شایستگیهای بیشتری داشته باشد.
با توجه به توضیحاتی که دادیم حتماً متوجه شدهاید که چرا مهندسهای نرمافزار همیشه از مدیرانشان ناراضی هستند؛ زیرا مدیر خوب با شایستگیهای زیاد، به این راحتیها پیدا نمیشود. با این حال کمیاب بودن مدیران خوب به این معنا نیست که از عملکرد مدیران ناشایست دفاع کنیم. در واقع میتوان گفت کمیاببودن مدیر شایسته توجیهی برای عملکرد نادرست مدیران ناشایست نیست.
مسیر شغلی مدیر
توانمندیهای زیادی را برای مدیر برشمردیم که بعید بهنظر میرسد تمامی آنها را مدیران در اختیار داشته باشند. با این حال مدیریت نیز مانند مهندسی نرمافزار، شغلی همراه با بهدستآوردن مهارتهای جدید است. در نتیجه مدیران میتوانند با شناسایی نقاط ضعف خود، چارهای برای برطرفکردن آنها بیاندیشند. هنوز هم این پرسش وجود دارد که چرا مهندسهای نرمافزار همیشه از مدیرانشان ناراضی هستند؟ تجربه ثابت کرده مهندسهای نرمافزار پس از چند سال کدنویسی و بهینهسازی محصول به سِمتهای مدیریتی ارتقاء پیدا میکنند. در نتیجه مهندسهای نرمافزار عموماً زیرِ نظر مدیرانِ کمتجربه مشغول به کار میشوند. اینجاست که نارضایتی مهندسهای نرمافزار از مدیران نسبت به دیگر حوزهها بیشتر رواج دارد.
در مجموع باید گفت بهقول قدیمیها همهچیز را همگان دانند. مدیران فعال در صنعت نرمافزار با توانمندیهای متفاوتی مشغول به کار هستند. انتظار میرود این مدیران با افزایش مهارتهای خود تعامل بهتری با اعضای گروه برقرار کنند. از طرف دیگر اعضای گروههای نرمافزاری نیز انعطاف بیشتری در کار داشته باشند و با مدیر برای پیشرفت مجموعه همکاری کنند.
به این مطلب چند ستاره میدهید؟(امتیاز: 4.9 - رای: 3)
- منبع: medium
- مترجم: محمد کاملان